نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - امدادگر عاشق
خاطرات برادر شهید فریبرز فیض بشی پور؛
به او گفتم که شوهرم در بیمارستان است و همراهی ندارد. پس از چند لحظه آن پسر گفت: مادر صبر کن من بروم به خانواده ام بگویم و برگردم. خلاصه رفت و برگشت. او مرا به بیمارستان رساند.
کد خبر: ۴۲۴۰۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۳